شهر آرمانی ( گروه فرهنگی میلاد شرق)

رسانه دفتر نمایندگی پایگاه اطلاع رسانی راه دانا در رباط کریم

شهر آرمانی ( گروه فرهنگی میلاد شرق)

رسانه دفتر نمایندگی پایگاه اطلاع رسانی راه دانا در رباط کریم

یادداشت هنری 4

 

سینماو جذب گردشگر

تهران را جاذبه گردشگری کنیم

همچنان که می دانیم ، دیدار مسافران و توریستها از جاذبه‌های گردشگری که با شاهکارهای سینمایی پیوند خورده‌اند نه تنها برای علاقه‌مندان به سینما بلکه برای عموم مردم در نقاط مختلف جهان امری بسیار جذاب است، چرا که آن‌ها می‌توانند علاوه‌ بر آشنایی با دیدنی‌های تاریخی و تفریحی شهرها، پا جای پای ستارگان سینما وشخصیتهای مشهورتاریخ بگذارند.

بعنوان مثال نیویورک، آمریکا ، هالیوود‌، کالیفرنیا ، دره مانیومنت‌، آریزونا‌، ساحل «جوهو»ی بمبئی ، کوینیز تاون، نیوزلند ،رم‌، ایتالیا پاریس‌، فرانسه ، توکیو‌، ژاپن ، لندن‌، انگلیس و.... ازجمله نقاط معروف جهان هستند که بیش ازهر ویژگی دیگری  به لطف سینما معروف و مشهور گردیده و از ایده الهای جذب گردشگر در میان شهرها و کشورهای مختلف جهان به شمار می آیند. 

بقول دوستی ، گردشگران،وقتی به در‌ه «مانیومنت» پا می‌گذارند، به نآگاه حس می کنند وارد داستان یک فیلم کابویی شده‌اند امروزه این منطقه بخشی از پارک «ناواجو» به حساب می‌آید، اما در دهه 1920 و 1930 لوکیشن محبوب «جان فورد» بوده است. این کارگردان مشهور بسیاری از آثار ماندگار سینمای وسترن خود را در این منطقه ساخت.

محله «ناتینگ هیل» لندن‌ درانگلستان؛ هم جایی است که «جولیا رابرتز» و «هیو گرانت» عشق واقعی خود را پیدا کردند. رستوران «تیت مادرن» ، رودخانه وکلیسای «سن بارتولمیوی کبیر» و... از دیگر جاذبه های این شهر معروف و تاریخی اند.

دوستداران وخوانندگان مجموعه کتابهای «هری پاتر» هم شاید دوست داشته باشند به خانه‌ی خزندگان در باغ‌وحش و ایستگاه 9 و 3.4 (ایستگاه قطار شماره 4) رفته و از لوکیشن‌های این هشت‌گانه سینمایی دیدن کنند و لذت ببرند.

ویا، پاتوق «ژان پل بلموندو» در «نفس‌بریده» بارها در رستوران‌های خیابان «شانزه‌لیزه»‌ و«سن ژرمن» شهر پاریس بود.

راه دور نرویم ، در همین قاره آسیا، ساحل «جوهو»ی بمبئی مرکز ساخت فیلم‌های بالیوودی است. سالانه بیش از 200 محصول سینمای هند در این منطقه فیلمبرداری وساخته می‌شود.

ولازم به گفتن نیست که نیویورک ، سنگاپور ،پاریس ، اسلو ی نروژ، زوریخ سوئیس و سیدنی استرالیا  گران ترین شهرهای جهان هستند.

این درحالی است که نشریه معروف اقتصادی اکونومیست ،اخیرا با بررسی ۱۳۳ شهر مهم، پایتخت ایران را ششمین شهر ارزان جهان را معرفی کرد.

 واحد اطلاعات اقتصادی اکونومیست طی گزارشی به مقایسه 133 شهر مهم جهان از نظر قیمت کالاها و خدمات پرداخته است.

در این گزارش تهران به عنوان ششمین شهر ارزان جهان معرفی شده و رتبه 127 به این شهر در رده بندی شهرهای جهان از این نظر داده شده است.

تهران در گزارش امسال اکونومیست نسبت به گزارش سال پیش این موسسه 61 پله نزول داشته است که به معنای ارزان تر شدن شهر تهران نسبت به سایر شهرهای جهان است. در سال پیش رتبه این شهر در رده بندی گرانی شهرهای جهان 66 اعلام شده بود

 

بر اساس این گزارش سنگاپور به عنوان گران ترین شهر جهان معرفی شده است. این شهر برای دومین سال متوالی چنین رتبه ای را به خود اختصاص داده است.

پس از سنگاپور به ترتیب، پاریس فرانسه، اسلو نروژ، زوریخ سوئیس و سیدنی استرالیا در رده های بعدی گران ترین شهرهای جهان قرار گرفته اند.

در گزارش اکونومیست 160 شاخص هزینه ای از جمله خدمات، قیمت کالاها شامل مواد غذایی، پوشاک و ... مورد بررسی قرار گرفته است. هزینه های زندگی در نیویورک به عنوان شاخص مبنا در تهیه این گزارش محسوب شده است.

جشنواره بین المللی فیلم شهر که خوشبختانه ظرفیتهای عظیمی چون مدیریت شهری با انگیزه و هوشمند ، بودجه و امکانات وسیع شهرداری تهران و استعدادها و توانمندیهای فیلمسازان باتجربه ونامدارو انگیزه وتلاش فیلمسازان جوان و جویای نام را بعنوان پشتوانه ای عظیم در پشت سر دارد. با زمینه سازی برای ساخت فیلمهایی با محوریت تهران وتمرکز بر روی جاذبه های تاریخی ، طبیعی ، رفاهی و....تهران می تواند زمینه ساز معرفی این ابر شهر کهنسال به گردشگران خارجی وداخلی باشد./

محمد عمرانی / عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینما / 940307

یادداشت هنری 3

 

یادی از شهرنگاریهای پرویز کلانتری:

شهر را برای من آدم‌هایش بسازیم

علاقمندان به سینمای مستند بخوبی می دانند ، که در دهه‌ی شصت خورشیدی جریان‌های گوناگون سینمای مستند به جز سینمای مستند جنگ انحصارا درسازمان صدا وسیما تولید می شد، اما در دهه‌ی هفتاد شمسی، تلویزیون به نوعی به مخاطب محوری، گسترش شبکه‌ها، برنامه‌سازی و پس از آن به تدریج به مجموعه سازی پرداخت وپس از پایان جنگ و روی کار آمدن دولت سازندگی  جریان مستند از تلویزیون ایران جدا شد.

معروفترین تولیدات مستند آن سالها ،ازمجموعه‌ی "کودکان سرزمین ایران" گرفته که بانی آن محمدرضا سرهنگی بود تا مجموعه‌ی "سینمای مستند ایران، یک گزارش" که یک مجموعه‌ی 13 قسمتی در توصیف سینمای ایران بود ودر سال‌ 1375تولید شد و"تنها در تهران" ساخته پرویز کلانتری وتولید سال 1377، کارهایی هستند که به نوعی در ارتباط با هم قرار گرفتند که از جمله محورهای اصلی­ ارتباط آن‌ها با هم شهر"تهران" بود .

 پرویز کلانتری درباره دلایل این رویکرد خود در جایی گفته است:

"این‌که چرا به سمت مستند شهری و تهران آمدم را قبلا هم گفته‌ام که از بیرون این جریان شروع شد تا از خود سینما و فیلم مستند شهری. یعنی به نوعی به نظرم می‌رسید اگر آدم با تهرانِ در حال تغییرات دائمی‌اش سر نکند یا کنارش و در جریانش نباشد و با آن گفتگو نکند، از آن عقب می‌ماند. و البته من مستندساز بودم و جوری که می توانستم با این شهر بده بستان داشته باشم، در دل همین کارم بود."

خلاصه این‌که این جریانی که من بیش‌تر آن را با نخ اتصال "شهر" و "تهران" پی گیری کرده‌ام، از خود شهر و زندگی من در آن به عنوان یک شهروند و یک آدم ساکن این شهر شروع شد. آدمی که می‌بیند که این شهر بیش از آن‌که لازم باشد ثبت شود، به نوعی باید پیدا بشود و احضار بشود، چرا که ثبت و خاطره‌نگاری برای شخص من سلیقه‌ی غالب یا عادت نیست، هرچند که برای سینمای مستند اتفاق مهمی است."

این مستند ساز پیش از مصاحبه مورد نظر در جای دیگری گفته است "شهر را برای من آدم‌هایش می‌سازند." در این صورت، آدم‌های تهران را می‌شود به عنوان یک عامل هویت‌دهنده‌ی مهم به شهر در رده‌ها یا گروه‌های قابل شناسایی و البته متمایز از دیگر شهرهای ایران قلمداد کرد.

این ایده  می‌تواند به نوعی کار فیلم‌سازی مستند باشد. کاری محققانه یا جامعه‌شناسانه ، چیزی که همیشه در کار شهرساز‌ان، معماران ، مدیران و برنامه ریزان شهری وحتی جامعه‌شناسان به نوعی می توان به آن انتقاد داشت این است که شهری را که خیلی سخت می‌شود تعریفش کرد و بدتر از آن، شهری را که سخت می‌شود در چارچوب‌ قرارش داد را به شکلی زودرس و با ترجیح دادن یک رویکرد تئوریک به واقعیت سعی ‌می‌کنند دریافت یا تولید کنند. در مجموع این گونه می توان گفت که فضای پژوهشی شهرشناسی و شهرسازی ما زنده و درگیر با نبض زندگی این شهر نیست‌.

دوست اهل تحقیقی می گفت :(بازنمایی هویت شهر تهران در سینمای مستند معاصر: مطالعه‌ی موردی 6 فیلم از مستندهای پیروز کلانتری)؛ به یک نتایج همگونی درباره‌ی کنش‌گران تهرانی رسیدم. به طور مثال این‌که حضور و رشد فردیت در تهران برای مردم نسبت به رخ‌دادن این ویژگی‌ در دیگر شهرهای ایران متفاوت است و یا نوع کنش‌های سیاسی آدم‌های تهران که می‌تواند به واسطه‌ی علت‌ها و دلایل گوناگون شکل گرفته باشد؛ از زندگی سیاسی کنش‌گران دیگر شهرها قابل تمایز است و ...

برخلاف نظریاتی که تهران را شهری بی‌هویت قلمداد می‌کنند، پرویز کلانتری این شهر را یک هستار صاحب هویت سیال می‌دانست

 

در جهان پسامدرن یک بحث اساسی در مورد هویت "سیال بودن" است، زیرا جهان سیال است. ارتباطات جدیدی که به وجود آمده است، ربط فرهنگ‌ها به همدیگر، سفرهای واقعی و مجازی، همه و همه به نوعی به این سیالیت دامن می‌زنند. این‌که ما این هویت را در چه فضایی تعریف کنیم و با چه رویکردی خیلی مهم است.

 مگر می‌شود هویت را امروز به همان گونه ای دید که چهار یا پنج دهه پیش می‌دیده ایم؟ البته این وضعیت، درمورد شهرهایی چون ابرشهر تهران کمی پیچیده‌تر است، زیرا این شهر اساساً در مهاجرت آدم‌ها بوده که شکل گرفته است.

سئوالی که بلافاصله بعد از این مباحث به ذهن مخاطب خطور می کند این است که چرا تهران؟ چون مرکز ایران است،

زیرا از همان آغاز انتخاب شدن بعنوان پایتخت محل گذر بوده است و شهری که در آن، آدمها وقومیتهای مختلف ایرانی با فرهنگها ،خلقیات و ذهنیتهای مختلف در کنار هم زندگی می کنند.

در تأیید هویت داشتن تهران شاید بشود پرسید که چرا وقتی یک نفر از یک شهر کوچک حتی برای مدت کوتاهی به تهران می‌آید و دوباره به محل زندگی‌ خودبرمی‌گردد، دائما به این شهر فکر می‌کند و تصویر این شهر رهایش نمی‌کند؟

این تصویر همان هویت تهران است که از هویت آن آدمی که با این شهر درگیر است و به این شهر فکر می کند، جدا نیست.

 تهران برای مهاجران  موقعیت رهایی ایجاد می‌کند تا آنان بتوانند خود را گم کرده و در عین حال دوباره پیدا کنند واین احساس رهایی همان چیزی است که هویت سیال در ایجاد شدنش نقش علّی داشته است.

با آنچه گفته شد به نظر می رسد جشنواره بین المللی شهر از جمله رویدادهای فرهنگی مهمی است که می تواند زمینه سازتولید و معرفی آثاری شود که هویت سیال شهروندان را با محوریت تهران و دیگر شهرهای با هویت ایران به تصویر کشیده اند.

محمد عمرانی / عضو انجمن منتقدان و نویسندگان خانه سینما / 9 خرداد ماه 94

 

 

یادداشت هنری 2

 

 

به بهانه پایان پنجمین دوره جشنواره بین المللی فیلم شهر:

سینمایی که می تواند کلاس درس شود

سینما ابزار مناسبی برای فرهنگ سازی اخلاق شهروندی وفرهنگ شهرنشینی است و باید از این رسانه تاثیرگذاربرای تحقق این امر استفاده بهینه گردد.

همانطور که می دانیم فرهنگ ، هنر، اقتصاد، صنعت و فناوری، ارتباطی دوسویه با یکدیگر دارند و تعامل فرهنگ با بخش های مختلف ارتقا این حوزه ها را در پی خواهد داشت.

تجربه نشان می دهد که با حذف بخش فرهنگی از مقوله های اقتصادی، اجتماعی و سایر بخش ها، از سرعت رشد و توسعه جامعه کاسته شده و معضلات فرهنگی به مرور خود را در جامعه نشان می دهند.

سینما یکی از ابزارهای موثر در فرهنگسازی برخی از مفاهیم و ارزش های اخلاقی در شهر و اجتماع است و نیازاست که از این هنر-صنعت برای بیان حرف ها و انتقال پیام ها درجامعه استفاده شود.

 چنانچه از سینما در این زمینه به درستی استفاده شود به طور حتم به بهبود شرایط فرهنگی جامعه کمک خواهد شد. ضمن آنکه دراین زمینه  فیلم مستند ازجایگاه واهمیت ویژه ای درحوزه سینما و تلویزیون برخوردار است زیرا ذات سینمای مستند به شدت وابسته به مردم ودر جامعه تاثیرگذاراست، ازاین نوع سینما می توان برای ارتقای آگاهی عمومی و معرفی زندگی شهری با کارکرد جذب مخاطب عام وخاص استفاده نمود.

باید پذیرفت که بافت شهری ما بخصوص در پایتخت به سرعت درحال تغییر است و با توجه به این تحولات شتابناک نیازمند اطلاع رسانی پیرامون برخی از مسایل فرهنگی مرتبط با زندگی شهری هستیم؛ سینما می تواند به مثابه ابزاری موثر این تغییرات را در قالبی جذاب وهنری به مخاطب ارایه نماید و از این طریق می توان به موضوعات بسیاری همچون توسعه فرهنگ شهرنشینی ، حفظ محیط زیست و منابع طبیعی ، فرهنگ صحیح شهروندی ، ترافیک و...بیش از گذشته پرداخت .

 سینما و تلویزیون به عنوان رسانه هایی متکی به صدا وتصویراز قابلیت های بسیاری برای فرهنگ سازی در جامعه برخوردارند وجشنواره بین المللی فیلم شهر می تواند از این وجوه  درجهت فرهنگ سازی و جهت دهی به تولیدات تصویری استفاده نماید.

متاسفانه فیلمسازان سینمای اجتماعی با مسایل شهری کمترآشنایی دارند، این درحالی است که سینما ابزار مناسبی برای به تصویر کشیدن معضلات و پیشرفت های شهری و آشنایی مردم با مسایل یادشده است . سینما و تلویزیون رسانه هایی  هستند که در صورت پرداخت صحیح مضامین موجب ، فرهنگ سازی در جهت حرکت به سمت مطلوب باشند.

 فیلم های کوتاه و مستند مادامی که فرصت دیده شدن نداشته باشند و در سطح گسترده در دسترس مخاطبان قرار نگیرند ، نمی توانند در جامعه تاثیرگذار باشند. بنابراین باید فرصتی برای دیده شدن آثار مستند و بخصوص فیلم هایی که در جشنواره فیلم شهر ساخته می شوند در سینما و تلویزیون ایجاد نمو.د

ونکته دیگر این که ،انسان متاثر از چیزی است که می بیند و دیده های انسان کم کم درذهنش متواتر می گردد از این رو نباید انتظار داشته باشیم که با یکبار فیلم دیدن و برگزاری چند دوره از جشنواره فیلم شهر، تاثیر این رویداد سینمایی را در گسترش فرهنگ شهروندی شاهد باشیم

 

فیلم هایی که برای جشنواره فیلم شهر و یا در ارتباط با مضامین شهری ساخته  می شوند باید به دوراز تمجید و تعریف ازافراد، مدیریتها، شهر و ... باشد زیرا شهر با حضور شهروندان ارزش پیدا می کند. مشکلات و مصایب شهری که بواسطه عدم رعایت قوانین از سوی شهروندان پیش می آید، باید درفیلم ها به تصویر کشیده شده و تصویری شفاف از زندگی سالم در شهر با کارکردهای ظریف آموزشی – تبلیغی ارایه شود. وحرف آخر این که مردم باید بدانند یادبگیرندکه ازامکانات وابزار نوین شهری چگونه استفاده کنند. آگاهی بخشی از طریق سینما موجب می شود تا مسوولان و دست اندرکاران شهر با مشارکت مردم با دشواری های کمتری معضلات را برطرف کنند.

بسیاری از سینماگران به رغم فعالیت در حوزه سینمای اجتماعی ، شناخت عمیقی از مسایل شهری نداشته و به نوعی بیگانه با موضوعات یادشده بوده و براساس ذهنیات خود به تولید اثر می پردازند، جشنواره بین المللی فیلم شهر،با ظرفیتهای باالقوه خود می تواند ژانرشهری و مسایل مرتبط با فرهنگ شهروندی و زندگی شهری را به فیلمسازان جوان ومخاطبان سینما معرفی نماید.

محمد عمرانی / عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینما / 10 خرداد 1394

یادداشت هنری

 

 

به بهانه پایان پنجمین دوره جشنواره فیلم شهر

ظرفیتهای جریان سازی وبازنمایی هویت شهری تهران

بدون تردید ،انتخاب مناسب لوکیشن ساخت، تاثیر بسزایی در فضاسازی متناسب با داستان و پیشبرد داستان فیلم ایفا می‌کند،‌

اما برخی فیلمسازان بزرگ پا را از این نیز فراتر گذاشته و از شهرها به عنوان بخشی جدایی ناپذیر و در واقع یک شخصیت اصلی در فیلم بهره می‌برند.

در همین زمینه روزنامه گاردین چاپ لندن ، در گزارشی جالب توجه ،  شهرهایی را معرفی کرده است که به عنوان یک شخصیت مستقل در فیلم‌ها توانسته اند حال و هوای متفاوتی به تماشاگربدهند. در گزارش مورد نظر به 10 فیلم اشاره شده که در فیلمنامه اثر به بهترین نحو ممکن از فضای شهری استفاده کرده‌اند. از ونیز اسرارآمیز در «حالا نگاه نکن» نیک روگ و تهران متفاوت در فیلم «چهارشنبه سوری» اصغرفرهادی‌

واما بررسی انسان شناختی بازنمایی هویت شهر تهران در سینمای مستند معاصر ایران، که در سال های اخیر شهر را به مثابه کالبدی زنده موضوع کار خود قرار داده است.بیانگر این نکته است که  تهران با تاریخی نه چندان دراز و به عنوان پایتخت ایران، به تعبیری تنها شهر مدرن ایران است که به لحاظ گستردگی ،بزرگی، تراکم جمعیت و چندپارگی فرهنگی، ماهیتی پیچیده و تکه تکه دارد که شناسایی هویت آن را به عنوان یک هستار دارای شخصیت تقریباً ناممکن کرده است.

به همین دلیل در پاسخ به چیستی هویت این کلانشهر فراپاشیده ، به روش مطالعه موردی و نیز با استفاده از تحلیل محتوا، طبق رویکرد نظری لوئیس ویرث، یکی از ضروریات است.وجشنواره بین المللی فیلم شهرکه خوشبختانه ازظرفیتهای خوبی در این زمینه برخوردار است می تواند آغازگرجریانی مهم و تاثیرگذارباشد.

مطالعات ما نشان دهنده این موضوع است که درآغاز قرن بیستم برنامه ریزی شهری به شاخه ای از معماری که به مباحث طراحی شهری می پرداخت ، تحول یافته بود . در طی این دوره اولیه طراحی نقشی محوری در برنامه ریزی شهری داشت که بهترین دلیل آن منشور آتن است . (1993 )

در دوره پست مدرن تغییرات ساختاری در اقتصاد از تولید انبوه برای یک جامعه انبوه به تولیدات قابل انعطاف برای جامعه ای خرد شده و قطعه قطعه ، علایق جدیدی را درباره محیط مصنوع بوجود آورد . تمرکز طراحی شهری از تولید فرم های خوب و زیبا برای ترسیم تخیلات ، از فرهنگ انبوه ، مفاهیم اجتماعی ، مکان و گذشته تغییر جهت داد. بعد از دهه 1980 توجهات جدیدی به کیفیات محیط در پاسخ به رقابت جهانی شهرها و سهم آنها در این رقابت بوجود آمد. این امر نقش طراحی شهری را در ایجاد محیط بسیار مهمتر نمود .

بعد از اواخر دهه 1960 ، مکتب فکری پست مدرن در طراحی شهری ، بازگشت به سر زندگی را به موجب خط مشی های طراحان برجسته ای مانند راپاپورت ، اپلیارد ، اتمن (Altman ) ترویج نمود . آنها معتقد بودند که می توان سر زندگی را با اختصاص خلاقانه کاربری اراضی و اصول کامل و صحیح طراحی شهر ی را بواسطه تقویت کاربری های یکپارچه و مختلط اراضی و ایجاد کاربری هایی که بیشتر عابر مدار هستند ، احیاء و باز زنده سازی کرد . هدف آنها این بود یک یک محیط کالبدی صمیمی ایجاد کنند که هویت اجتماعی را تقویت می کند . هر چند این عکس العمل های رمانتیک علیه پروژه های کسل کننده مدرنیست ها بواسطۀ غفلت از عدالت اجتماعی و نیروهای غالب اقتصادی در رسیدن به موفقیت شکست خوردند.

 

 .

 

برخی دیگر از معماران پست مدرن و طراحان شهری ( نئوکلاسیک ها ) ، از باز گشت به سر زندگی و زیبایی فرمی ماقبل دوران صنعتی دفاع می کردند . انگرسول این نوع جدید از تاریخ گرایی را مورد استفاده قرار داد. فرم ها و فضاهای ماقبل صنعتی لزوما متناسب روشهای زندگی صنعتی نمی باشد . سپس او می پرسد  اگر کسی همه انواع فضاهای عمومی ، خیابان های مرتبط زیبا و میدانهای تزئین شده را پیشنهاد نماید آیا هنوز در جامعه ای با فن آوری پیشرفته مخاطبی برای استفاده از آنها وجود خواهد داشت ؟ باید توجه داشت که وقتی از مفاهیم و شرایط معاصر غفلت شود ممکن است جستجوی مدنیت بر اساس التقاط گرایی تاریخ گمراه کننده باشد .

 از سوی دیگر نباید از یاد برد که موضوعات و اشتراکات بسیاری میان تاریخ گراها و مدرنیست ها وجود دارد.

در مجموع ، در شهر سازی پست مدرن ما نمی توانیم تنها دربارۀ موضوعات و روشهای منحصر به خود و حدود آنها صحبت کنیم . این پیچیدگی و هرج و مرج را جنکز اسکیزوفرنیا (Sclizophernia )می نامد، از این رو طراحی شهری در شهرسازی پست مدرن نشان دهنده دامنه متنوعی از روش ها ، مفاهیم و کاربردها در طراحی است . اما استنباط فعلی از طراحی شهری عمدتا به پروژه های باز زنده سازی مراکز شهری ، حفاظت تاریخی و پروژه های بهبود فضاهای عمومی باز می گردد.( مانند طراحی خیابان ، آرام سازی ترافیکی وموارد مشابه دیگر )

بازنگری در طراحی شهری این نتیجه را برای ما به ارمغان می آورد که طراحی شهری یک گرایش میان رشته‌ای است که هنوز در حال شکل گیری و تکامل است. طراحی شهری می‌کوشد تا وجوه خاصی از معماری، برنامه ریزی شهری و معماری منظر را ادغام کند تا یک گرایش واقعی و صحیح را شکل دهد. در این زمینه، می‌توان در ابتدا اساًساً طراحی شهری را به عنوان یک مهارت تک رشته‌ای یا میان رشته‌ای مورد بحث قرار داد و سپس گرایشات اخیر در تحولات طراحی شهری برای بدست آوردن مراجعی برای آینده آن را مورد بررسی قرار داد.

می‌‌توان گرایشات اخیر را که نقش طراحی شهری را تحت تاثیر قرار داده است، در سه موضوع جمع بندی نمود:

1-    تغییرات در حرفه برنامه‌ریزی:. / 2  طراحی عرصه‌های عمومی / 3    - تغییرات محیطی

از این رو ما باید به طرحی شهری با رویکردی جامع که دیدگاه‌ گسترده‌تری را برای جستجوی راه حل های موضوعات برای ما فراهم می‌کند بنگریم. طراحی شهری نباید راه حلی کوتاه مدت برای مسائل بلند مدت آینده باشد. اکنون زمان آن است که  از طریق اجرای طرحهایی چون برگزاری جشنواره بین المللی فیلم شهر که از سوی مدیریت شهری پایتخت، برنامه ریزی و پیاده می گردداهداف طراحی شهری را گسترش دهیم مسائل آینده بسیار پیچیده تر از آن است که تنها با یک رشته انحصاری بتوان آنها را حل و فصل نمود. طراحی شهری برای اینکه بتواند خلا بین تخصص های مختلف را پر کند باید به صورت مشترک با سایر حرفه‌های درگیر در ایجاد محیط مصنوع و کاربران آنها همکاری نماید.

مهندس رضا طالب نویسنده و منتقد سینما

پی نوشت ها:

(1) Koray Velibeyoglu, Urban Design in the Postmodern Context, Izmir Institute of Technology, 1999

mansoori_m_8@yahoo.com

 

 

یادداشت اقتصادی

 

 

نهادهای مالی و تجاری و مسئولیت اجتماعی

گفته می شود که قدمت  طرح موضوع  مسئولیت اجتماعی به زمان آدام اسمیت یعنی اواخر قرن هجدهم می رسد زیرا او در زمان خود بطور جدی به موضوع کیفیت بخشی به رفاه عمومی پرداخت ومعتقد بود که تلاش وکوشش کارآفرینان طبعاً در جهت حمایت از منافع عموم خواهد بود و در دهه 1890 میلادی آندریو کارنگی مسدئولیت اجتماعی شرکت ها را مشخص نمود. دیدگاه کارنگی بر پایه دو اصل خیرخواهی و قیمومیت یا سرپرستی، گزارده شده بود.

 اصل خیرخواهی به عنوان یکی از مسئولیت های افراد، و نه یک سازمان، به حساب می آید اما به موجب اصل قیمومیت سازمان ها و افراد ثروتمند باید خود را قیم و سرپرست افراد فقیر بدانند.( البته با هدف حمایت نه بهره برداری ) در مقادل این دیدگاه، در دهه 1970 و 80 میلادی مجموعه مسائل محیطی منجر به طرح مجدد موضوع مسئولیت اجتماعی شد. میلتون فریدمن، اقتصاددان مشهور، از پیشگامان این  نظریه به شمار می آید که مسئولیت نهادهای مالی و تجاری را به حدداکثر رساندن سود در محدوده قانون بدون هرگونه دسیسه یا نیرنگی عنوان می کند و معتقد بود که مسائل اجتماعی را باید به افراد و نهادهای دولتی واگذار کرد، چرا که تعیین نیازهای نسبی و میزان آن ها، در حد مدیران شرکت ها نبوده و درصورت انجام، بر درآمد شرکت ها تأثیرگذار است.

امروزه نقش واحدهای تجاری درسطح جامعه واجتماع دست خوش تغییرات بسیار زیادی شده اسدت. به گونه ای که انتظار می رود نهادهای مالی و تجاری نه تنها باید به فکر افزایش سود خود باشند بلکه نسبت به جامعه و اجتماع پیرامونی خود نیز احساس وظیفه کرده و در این زمینه گامهایی را نیز بردارند.

همانگونه که  یک واحد تجاری نمی تواند دور از مردم و اجتماع شکل گرفته و فعالیت نماید ، جامعه نیز نمی تواند بدون واحد تجاری  نیازهای روزمره خود را برآورده سازد.، بنابراین، یک ارتباط دو طرفه میان واحد تجاری و اجتماع وجود دارد.

 البته ذکر این نکته هم ضروری است که ، مسئولیت اجتماعی  شرکتها موضوع حساسیت‌برانگیز و رو به توجه در سال‌های اخیر بوده است تا آنجا که سازمان‌های بین‌المللی مانند سازمان ملل و اتحادیه اروپا، استانداردهایی را در این زمینه ارائه کرده‌اند.

بنیاد مدیریت کیفیت اروپا که بنیادی وابسته به اتحادیه اروپاست، در مدل الگوی تعالی خود برای سازمان‌ها، مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها را به عنوان یکی از ارزش‌های هشت‌گانه خود معرفی کرده است. همچنین، یکی از معیارهای نه‌گانه خود را برای ارزیابی شرکت‌ها، به این امر اختصاص داده و هشت درصد از امتیار کل ارزیابی یک سازمان را برای این معیار قائل است. توجه مدل به مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها و عدم توجه مدل مالکوم بالدریج اروپا و مدل دمینگ ژاپن به این امر، حاکی از حساسیت‌های جامعه اروپایی نسبت به مسئولیت اجتماعی شرکت‌هاست.

سرامدی، یعنی فراتر رفتن از چارچوب الزاماتی قانونی که سازمان براساس آنها فعالیت کرده و برای درک و براورده‌سازی انتظارات ذینفعان سازمان در جامعه، تلاش می‌کنند.

سازمان‌های سرامد به عنوان سازمان‌هایی پاسخگو، برای شفافیت و پاسخگویی به ذینفعان خود در قبال عملکردشان، روشی بسیار اخلاقی در پیش می‌گیرند. این سازمان‌ها حساسیت و توجهی ویژه به پاسخگویی اجتماعی و حفظ ثبات زیست ‌بوم سازمان در حال و آینده دارند و این دیدگاه را ترویج می‌کنند. مسئولیت اجتماعی در ارزش‌های این سازمان‌ها بیان شده است. آنها از طریق مراوده باز با ذینفعان، انتظارات و مقررات محلی و جهانی را درک و رعایت کرده و از آن فراتر می‌روند.

این سازمان‌ها ضمن توجه به مدیریت ریسک، در پی فرصت‌هایی برای تعریف پروژه‌هایی با جامعه هستند که منافع دوسویه داشته و برانگیزنده و نگهبان اعتماد ذینفعان به سازمان باشد. آنها به تاثیرات حال و آینده سازمان بر جامعه آگاهی دارند و سعی بر این دارند که تاثیرات نامطلوب سازمان بر جامعه را به حداقل برسانند.

 

 

 

گرم شدن کره زمین، تولید گازهای گلخانه‌ای و تخریب محیط زیست، در سال‌های اخیر توجه جوامع و دولت‌ها را به افزایش نقش شرکت‌ها در زمینه تولید دوستدار محیط زیست و محصول سبز افزایش داده است.

مزایای ناشی از به‌کارگیری این مفهوم در سازمان، عبارتند از:

بهبود تصویر سازمان در جامعه

افزایش ارزش نام تجاری

دسترسی بیشتر به منابع تامین مالی

محیط کار ایمن‌تر و بهداشتی‌تر

مدیریت ریسک و ساختار حاکمیتی قوی‌تر

کارکنان با‌انگیزه‌تر

وفاداری مشتری

افزایش اعتماد ذینفعان به سازمان

کاهش در مصرف انرژی

واما ،دردهه های اخیر نظریاتی  بیان شده مبنی بر اینکه، واحدهای تجاری می توانند ایجاد ثروت، اشتغال و نوآوری کنند، بازار را تأمین نمایند، و فعالیت ها یشان را تقویت کرده و رقابت شان را بهبود بخشند، در صورتی که برای حفظ اجتماعی که خود در راه اندازی آن نقش اساسی داشته اند، همکاری کنند و در مقابل جامعه نیز باید فراهم کردن شرایط لازم به منظور کسب بازده توسط سرمایه گذاران و ایجاد اطمینان برای ذینفعان و بسترهای مناسب جهت توسعه و پیشرفت واحدهای تجاری را فراهم کند ، در نتیجه مسئولیت شرکت نسبت به اجتماع هم برای خود واحد تجاری و هم برای اجتماع سودمند خواهد بود و درک بهتر منافع بالقوه آن می تواند منجر به بازدهی سرمایه گذاری برای شرکت ها شود.

از جمله این منافع می توان به افدزایش فروش و وفاداری مشتریان اشاره کرد، برخی مطالعات نشان می دهد نهادینه گشتن این نوع تفکرها به خلق بازارهای درحال رشد و بزرگ برای تولیدات و خدماتی که از طریق شرکت های با مسئولیت اجتماعی بالا ایجاد شده  منجر شده است.

ساندهو،کاپور2010  کریر و راس 1997، به طور تجربی دریافتند که مشتریان از واحدهای تجاری انتظار دارند تا اخلاق را در اداره واحدهای تجاری خود رعایت نمایند، محققان دیگری نیزبا مطالعات خود ثابت کردند که مشتریان ترجیح می دهند تا از شرکت هایی که نسبت به مسئولیت اجتماعی خود آگاهی دارند خرید نمایند. از جمله منافع دیگر مسئولیت اجتماعی شرکت ها می توان به افزایش توانایی در استخدام کارکنان تازه نفس و جوان و نگه داشتن کارکنان باتجربه اشاره نمود، شرکت ها نیزبا پیشرفت در جهت مسئولیت اجتماعی این مسئله را درمی یابند که راحت تر می توانند نیروهای تازه نفس وجوان به کار بگیرند و کارکنان باتجربه را برای یک دوره زمانی کافی که برای موفقیت واحد تجاری لازم هستند حفظ کنند.

 حمایت دولت ها نیز ازمنافع دیگر مسئولیت اجتماعی به شمار می رود، زیرا سازمان های تجاری نوع دوست که دربرابر مسئولیت اجتماعی خود تعهد  بیشتری دارند، دعاوی کمتری را از طرف قانو نگذاران، که ممکن است حکومت یا ممیزین مالیاتی باشند، دریافت می کنند.

.

مسئولیت اجتماعی سازمان ها در برگیرنده اقتصاد، قانون، اخلاقیات، و انتظارات بشردوستانه واحدهای تجاری است که به کلیه ذینفعان تعمیم می یابد. در اینجا ذینفعان به عنوان هر فرد یا گروهی که می تواند بر فعالیتها، تصمیمات، سیاست ها، رویه ها، یا اهدداف سازمان اثر ، گذارند، تعریف شده است. برخی از محققان مسئولیت اجتماعی شرکت را به عنوان فعالیت هایی تعریف می کنند که به منظور پیشرفت بعضی از اهداف اجتماعی که فراتر از اهداف مالی هستند، انجام می گردد .

 گروه دیگری ازمحققان ونویسندگان، مسئولیت اجتماعی شرکتها و نهادهای مالی را این گونه تعریف می کنند :مسئولیت اجتماعی شرکت بدین مفهوم است که شرکت ها نسبت به گروه های سازنده در جامعه غیر از سهامداران و فراتر از آن چیزی که از طریق قانون و قرارداد اتحادیه ها توصیف شده، وظیفه دارند.

در بیشتر پژوهش ها در زمینه مباحث اخلاقی، به منظور تعیین سطح مسئولیت اجتماعی شرکت ها، ابعاد مختلفی شامل کارکنان، مشتریان، محیط زیست، بهداشت و سلامت، آموزش، توسعه روستایی و نهادهای موجود در جامعه در نظر گرفته شده است .

دومین بعد مسئولیت اجتماعی شرکتهای تجاری، منابع انسانی است که بخش مهمی از اجتماع را تشکیل می دهند و هیچ شرکتی نمی تواند بدون همکاری قلبی و صمیمانه کارکنان خود موفق باشد.

سومین بعد مسئولیت اجتماعی شرکتها، مسئولیت پذیری محیطی است که به عنوان یک جنبه مهم مسئولیت اجتماعی شرط لازم برای بقاء و موفقیت بشر می باشد. مسائل محیطی با حقوق بشر، توسعه و مشارکت جامعه، و دیگر موضوع های محوری مسئولیت اجتماعی پیوستگی تنگاتنگی دارند. یک شرکت نمی تواند مسائل و مشکلات محیطی که در آن فعالیدت می کند را نادیده بگیرد.

 چهارمین بعد مسئولیت اجتماعی ، احساس مسئولیت در مورد نهادهای موجود در جامعه است. امروزه این موضوع کاملا پذیرفته شده که شرکت ها با جوامع و نهادهایی که با آن در تعامل هستند، در ارتباط می باشند و تداوم و بقای آنها به سلامتی، پایداری و

 موفقیت این نهادها، وابسته است. بنابراین یک شرکت برای رفاه و توسعه نهادهای پیرامون خود مسئول است. از مسئولیت های واحدهای تجاری  و نهادهای مالی نسبت به اجتماع پرداخت بخشی از سود خود در جهت تسهیلات آموزشی و فرهنگی، بهداشت و سلامت و ... می باشد.

محمد عمرانی / 31 اردیبهشت 1394

 

منابع :

 1- فصلنامه پژوهش های تجربی حسابداری. 1392; 3 (1) :1-20

www.ensani.ir/fa/content/320428/defaul2-

www.sid.ir/fa/VEWSSID3-