شهر آرمانی ( گروه فرهنگی میلاد شرق)

رسانه دفتر نمایندگی پایگاه اطلاع رسانی راه دانا در رباط کریم

شهر آرمانی ( گروه فرهنگی میلاد شرق)

رسانه دفتر نمایندگی پایگاه اطلاع رسانی راه دانا در رباط کریم

یادداشت هنری

 

 

به بهانه پایان پنجمین دوره جشنواره فیلم شهر

ظرفیتهای جریان سازی وبازنمایی هویت شهری تهران

بدون تردید ،انتخاب مناسب لوکیشن ساخت، تاثیر بسزایی در فضاسازی متناسب با داستان و پیشبرد داستان فیلم ایفا می‌کند،‌

اما برخی فیلمسازان بزرگ پا را از این نیز فراتر گذاشته و از شهرها به عنوان بخشی جدایی ناپذیر و در واقع یک شخصیت اصلی در فیلم بهره می‌برند.

در همین زمینه روزنامه گاردین چاپ لندن ، در گزارشی جالب توجه ،  شهرهایی را معرفی کرده است که به عنوان یک شخصیت مستقل در فیلم‌ها توانسته اند حال و هوای متفاوتی به تماشاگربدهند. در گزارش مورد نظر به 10 فیلم اشاره شده که در فیلمنامه اثر به بهترین نحو ممکن از فضای شهری استفاده کرده‌اند. از ونیز اسرارآمیز در «حالا نگاه نکن» نیک روگ و تهران متفاوت در فیلم «چهارشنبه سوری» اصغرفرهادی‌

واما بررسی انسان شناختی بازنمایی هویت شهر تهران در سینمای مستند معاصر ایران، که در سال های اخیر شهر را به مثابه کالبدی زنده موضوع کار خود قرار داده است.بیانگر این نکته است که  تهران با تاریخی نه چندان دراز و به عنوان پایتخت ایران، به تعبیری تنها شهر مدرن ایران است که به لحاظ گستردگی ،بزرگی، تراکم جمعیت و چندپارگی فرهنگی، ماهیتی پیچیده و تکه تکه دارد که شناسایی هویت آن را به عنوان یک هستار دارای شخصیت تقریباً ناممکن کرده است.

به همین دلیل در پاسخ به چیستی هویت این کلانشهر فراپاشیده ، به روش مطالعه موردی و نیز با استفاده از تحلیل محتوا، طبق رویکرد نظری لوئیس ویرث، یکی از ضروریات است.وجشنواره بین المللی فیلم شهرکه خوشبختانه ازظرفیتهای خوبی در این زمینه برخوردار است می تواند آغازگرجریانی مهم و تاثیرگذارباشد.

مطالعات ما نشان دهنده این موضوع است که درآغاز قرن بیستم برنامه ریزی شهری به شاخه ای از معماری که به مباحث طراحی شهری می پرداخت ، تحول یافته بود . در طی این دوره اولیه طراحی نقشی محوری در برنامه ریزی شهری داشت که بهترین دلیل آن منشور آتن است . (1993 )

در دوره پست مدرن تغییرات ساختاری در اقتصاد از تولید انبوه برای یک جامعه انبوه به تولیدات قابل انعطاف برای جامعه ای خرد شده و قطعه قطعه ، علایق جدیدی را درباره محیط مصنوع بوجود آورد . تمرکز طراحی شهری از تولید فرم های خوب و زیبا برای ترسیم تخیلات ، از فرهنگ انبوه ، مفاهیم اجتماعی ، مکان و گذشته تغییر جهت داد. بعد از دهه 1980 توجهات جدیدی به کیفیات محیط در پاسخ به رقابت جهانی شهرها و سهم آنها در این رقابت بوجود آمد. این امر نقش طراحی شهری را در ایجاد محیط بسیار مهمتر نمود .

بعد از اواخر دهه 1960 ، مکتب فکری پست مدرن در طراحی شهری ، بازگشت به سر زندگی را به موجب خط مشی های طراحان برجسته ای مانند راپاپورت ، اپلیارد ، اتمن (Altman ) ترویج نمود . آنها معتقد بودند که می توان سر زندگی را با اختصاص خلاقانه کاربری اراضی و اصول کامل و صحیح طراحی شهر ی را بواسطه تقویت کاربری های یکپارچه و مختلط اراضی و ایجاد کاربری هایی که بیشتر عابر مدار هستند ، احیاء و باز زنده سازی کرد . هدف آنها این بود یک یک محیط کالبدی صمیمی ایجاد کنند که هویت اجتماعی را تقویت می کند . هر چند این عکس العمل های رمانتیک علیه پروژه های کسل کننده مدرنیست ها بواسطۀ غفلت از عدالت اجتماعی و نیروهای غالب اقتصادی در رسیدن به موفقیت شکست خوردند.

 

 .

 

برخی دیگر از معماران پست مدرن و طراحان شهری ( نئوکلاسیک ها ) ، از باز گشت به سر زندگی و زیبایی فرمی ماقبل دوران صنعتی دفاع می کردند . انگرسول این نوع جدید از تاریخ گرایی را مورد استفاده قرار داد. فرم ها و فضاهای ماقبل صنعتی لزوما متناسب روشهای زندگی صنعتی نمی باشد . سپس او می پرسد  اگر کسی همه انواع فضاهای عمومی ، خیابان های مرتبط زیبا و میدانهای تزئین شده را پیشنهاد نماید آیا هنوز در جامعه ای با فن آوری پیشرفته مخاطبی برای استفاده از آنها وجود خواهد داشت ؟ باید توجه داشت که وقتی از مفاهیم و شرایط معاصر غفلت شود ممکن است جستجوی مدنیت بر اساس التقاط گرایی تاریخ گمراه کننده باشد .

 از سوی دیگر نباید از یاد برد که موضوعات و اشتراکات بسیاری میان تاریخ گراها و مدرنیست ها وجود دارد.

در مجموع ، در شهر سازی پست مدرن ما نمی توانیم تنها دربارۀ موضوعات و روشهای منحصر به خود و حدود آنها صحبت کنیم . این پیچیدگی و هرج و مرج را جنکز اسکیزوفرنیا (Sclizophernia )می نامد، از این رو طراحی شهری در شهرسازی پست مدرن نشان دهنده دامنه متنوعی از روش ها ، مفاهیم و کاربردها در طراحی است . اما استنباط فعلی از طراحی شهری عمدتا به پروژه های باز زنده سازی مراکز شهری ، حفاظت تاریخی و پروژه های بهبود فضاهای عمومی باز می گردد.( مانند طراحی خیابان ، آرام سازی ترافیکی وموارد مشابه دیگر )

بازنگری در طراحی شهری این نتیجه را برای ما به ارمغان می آورد که طراحی شهری یک گرایش میان رشته‌ای است که هنوز در حال شکل گیری و تکامل است. طراحی شهری می‌کوشد تا وجوه خاصی از معماری، برنامه ریزی شهری و معماری منظر را ادغام کند تا یک گرایش واقعی و صحیح را شکل دهد. در این زمینه، می‌توان در ابتدا اساًساً طراحی شهری را به عنوان یک مهارت تک رشته‌ای یا میان رشته‌ای مورد بحث قرار داد و سپس گرایشات اخیر در تحولات طراحی شهری برای بدست آوردن مراجعی برای آینده آن را مورد بررسی قرار داد.

می‌‌توان گرایشات اخیر را که نقش طراحی شهری را تحت تاثیر قرار داده است، در سه موضوع جمع بندی نمود:

1-    تغییرات در حرفه برنامه‌ریزی:. / 2  طراحی عرصه‌های عمومی / 3    - تغییرات محیطی

از این رو ما باید به طرحی شهری با رویکردی جامع که دیدگاه‌ گسترده‌تری را برای جستجوی راه حل های موضوعات برای ما فراهم می‌کند بنگریم. طراحی شهری نباید راه حلی کوتاه مدت برای مسائل بلند مدت آینده باشد. اکنون زمان آن است که  از طریق اجرای طرحهایی چون برگزاری جشنواره بین المللی فیلم شهر که از سوی مدیریت شهری پایتخت، برنامه ریزی و پیاده می گردداهداف طراحی شهری را گسترش دهیم مسائل آینده بسیار پیچیده تر از آن است که تنها با یک رشته انحصاری بتوان آنها را حل و فصل نمود. طراحی شهری برای اینکه بتواند خلا بین تخصص های مختلف را پر کند باید به صورت مشترک با سایر حرفه‌های درگیر در ایجاد محیط مصنوع و کاربران آنها همکاری نماید.

مهندس رضا طالب نویسنده و منتقد سینما

پی نوشت ها:

(1) Koray Velibeyoglu, Urban Design in the Postmodern Context, Izmir Institute of Technology, 1999

mansoori_m_8@yahoo.com

 

 

یادداشت اقتصادی

 

 

نهادهای مالی و تجاری و مسئولیت اجتماعی

گفته می شود که قدمت  طرح موضوع  مسئولیت اجتماعی به زمان آدام اسمیت یعنی اواخر قرن هجدهم می رسد زیرا او در زمان خود بطور جدی به موضوع کیفیت بخشی به رفاه عمومی پرداخت ومعتقد بود که تلاش وکوشش کارآفرینان طبعاً در جهت حمایت از منافع عموم خواهد بود و در دهه 1890 میلادی آندریو کارنگی مسدئولیت اجتماعی شرکت ها را مشخص نمود. دیدگاه کارنگی بر پایه دو اصل خیرخواهی و قیمومیت یا سرپرستی، گزارده شده بود.

 اصل خیرخواهی به عنوان یکی از مسئولیت های افراد، و نه یک سازمان، به حساب می آید اما به موجب اصل قیمومیت سازمان ها و افراد ثروتمند باید خود را قیم و سرپرست افراد فقیر بدانند.( البته با هدف حمایت نه بهره برداری ) در مقادل این دیدگاه، در دهه 1970 و 80 میلادی مجموعه مسائل محیطی منجر به طرح مجدد موضوع مسئولیت اجتماعی شد. میلتون فریدمن، اقتصاددان مشهور، از پیشگامان این  نظریه به شمار می آید که مسئولیت نهادهای مالی و تجاری را به حدداکثر رساندن سود در محدوده قانون بدون هرگونه دسیسه یا نیرنگی عنوان می کند و معتقد بود که مسائل اجتماعی را باید به افراد و نهادهای دولتی واگذار کرد، چرا که تعیین نیازهای نسبی و میزان آن ها، در حد مدیران شرکت ها نبوده و درصورت انجام، بر درآمد شرکت ها تأثیرگذار است.

امروزه نقش واحدهای تجاری درسطح جامعه واجتماع دست خوش تغییرات بسیار زیادی شده اسدت. به گونه ای که انتظار می رود نهادهای مالی و تجاری نه تنها باید به فکر افزایش سود خود باشند بلکه نسبت به جامعه و اجتماع پیرامونی خود نیز احساس وظیفه کرده و در این زمینه گامهایی را نیز بردارند.

همانگونه که  یک واحد تجاری نمی تواند دور از مردم و اجتماع شکل گرفته و فعالیت نماید ، جامعه نیز نمی تواند بدون واحد تجاری  نیازهای روزمره خود را برآورده سازد.، بنابراین، یک ارتباط دو طرفه میان واحد تجاری و اجتماع وجود دارد.

 البته ذکر این نکته هم ضروری است که ، مسئولیت اجتماعی  شرکتها موضوع حساسیت‌برانگیز و رو به توجه در سال‌های اخیر بوده است تا آنجا که سازمان‌های بین‌المللی مانند سازمان ملل و اتحادیه اروپا، استانداردهایی را در این زمینه ارائه کرده‌اند.

بنیاد مدیریت کیفیت اروپا که بنیادی وابسته به اتحادیه اروپاست، در مدل الگوی تعالی خود برای سازمان‌ها، مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها را به عنوان یکی از ارزش‌های هشت‌گانه خود معرفی کرده است. همچنین، یکی از معیارهای نه‌گانه خود را برای ارزیابی شرکت‌ها، به این امر اختصاص داده و هشت درصد از امتیار کل ارزیابی یک سازمان را برای این معیار قائل است. توجه مدل به مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها و عدم توجه مدل مالکوم بالدریج اروپا و مدل دمینگ ژاپن به این امر، حاکی از حساسیت‌های جامعه اروپایی نسبت به مسئولیت اجتماعی شرکت‌هاست.

سرامدی، یعنی فراتر رفتن از چارچوب الزاماتی قانونی که سازمان براساس آنها فعالیت کرده و برای درک و براورده‌سازی انتظارات ذینفعان سازمان در جامعه، تلاش می‌کنند.

سازمان‌های سرامد به عنوان سازمان‌هایی پاسخگو، برای شفافیت و پاسخگویی به ذینفعان خود در قبال عملکردشان، روشی بسیار اخلاقی در پیش می‌گیرند. این سازمان‌ها حساسیت و توجهی ویژه به پاسخگویی اجتماعی و حفظ ثبات زیست ‌بوم سازمان در حال و آینده دارند و این دیدگاه را ترویج می‌کنند. مسئولیت اجتماعی در ارزش‌های این سازمان‌ها بیان شده است. آنها از طریق مراوده باز با ذینفعان، انتظارات و مقررات محلی و جهانی را درک و رعایت کرده و از آن فراتر می‌روند.

این سازمان‌ها ضمن توجه به مدیریت ریسک، در پی فرصت‌هایی برای تعریف پروژه‌هایی با جامعه هستند که منافع دوسویه داشته و برانگیزنده و نگهبان اعتماد ذینفعان به سازمان باشد. آنها به تاثیرات حال و آینده سازمان بر جامعه آگاهی دارند و سعی بر این دارند که تاثیرات نامطلوب سازمان بر جامعه را به حداقل برسانند.

 

 

 

گرم شدن کره زمین، تولید گازهای گلخانه‌ای و تخریب محیط زیست، در سال‌های اخیر توجه جوامع و دولت‌ها را به افزایش نقش شرکت‌ها در زمینه تولید دوستدار محیط زیست و محصول سبز افزایش داده است.

مزایای ناشی از به‌کارگیری این مفهوم در سازمان، عبارتند از:

بهبود تصویر سازمان در جامعه

افزایش ارزش نام تجاری

دسترسی بیشتر به منابع تامین مالی

محیط کار ایمن‌تر و بهداشتی‌تر

مدیریت ریسک و ساختار حاکمیتی قوی‌تر

کارکنان با‌انگیزه‌تر

وفاداری مشتری

افزایش اعتماد ذینفعان به سازمان

کاهش در مصرف انرژی

واما ،دردهه های اخیر نظریاتی  بیان شده مبنی بر اینکه، واحدهای تجاری می توانند ایجاد ثروت، اشتغال و نوآوری کنند، بازار را تأمین نمایند، و فعالیت ها یشان را تقویت کرده و رقابت شان را بهبود بخشند، در صورتی که برای حفظ اجتماعی که خود در راه اندازی آن نقش اساسی داشته اند، همکاری کنند و در مقابل جامعه نیز باید فراهم کردن شرایط لازم به منظور کسب بازده توسط سرمایه گذاران و ایجاد اطمینان برای ذینفعان و بسترهای مناسب جهت توسعه و پیشرفت واحدهای تجاری را فراهم کند ، در نتیجه مسئولیت شرکت نسبت به اجتماع هم برای خود واحد تجاری و هم برای اجتماع سودمند خواهد بود و درک بهتر منافع بالقوه آن می تواند منجر به بازدهی سرمایه گذاری برای شرکت ها شود.

از جمله این منافع می توان به افدزایش فروش و وفاداری مشتریان اشاره کرد، برخی مطالعات نشان می دهد نهادینه گشتن این نوع تفکرها به خلق بازارهای درحال رشد و بزرگ برای تولیدات و خدماتی که از طریق شرکت های با مسئولیت اجتماعی بالا ایجاد شده  منجر شده است.

ساندهو،کاپور2010  کریر و راس 1997، به طور تجربی دریافتند که مشتریان از واحدهای تجاری انتظار دارند تا اخلاق را در اداره واحدهای تجاری خود رعایت نمایند، محققان دیگری نیزبا مطالعات خود ثابت کردند که مشتریان ترجیح می دهند تا از شرکت هایی که نسبت به مسئولیت اجتماعی خود آگاهی دارند خرید نمایند. از جمله منافع دیگر مسئولیت اجتماعی شرکت ها می توان به افزایش توانایی در استخدام کارکنان تازه نفس و جوان و نگه داشتن کارکنان باتجربه اشاره نمود، شرکت ها نیزبا پیشرفت در جهت مسئولیت اجتماعی این مسئله را درمی یابند که راحت تر می توانند نیروهای تازه نفس وجوان به کار بگیرند و کارکنان باتجربه را برای یک دوره زمانی کافی که برای موفقیت واحد تجاری لازم هستند حفظ کنند.

 حمایت دولت ها نیز ازمنافع دیگر مسئولیت اجتماعی به شمار می رود، زیرا سازمان های تجاری نوع دوست که دربرابر مسئولیت اجتماعی خود تعهد  بیشتری دارند، دعاوی کمتری را از طرف قانو نگذاران، که ممکن است حکومت یا ممیزین مالیاتی باشند، دریافت می کنند.

.

مسئولیت اجتماعی سازمان ها در برگیرنده اقتصاد، قانون، اخلاقیات، و انتظارات بشردوستانه واحدهای تجاری است که به کلیه ذینفعان تعمیم می یابد. در اینجا ذینفعان به عنوان هر فرد یا گروهی که می تواند بر فعالیتها، تصمیمات، سیاست ها، رویه ها، یا اهدداف سازمان اثر ، گذارند، تعریف شده است. برخی از محققان مسئولیت اجتماعی شرکت را به عنوان فعالیت هایی تعریف می کنند که به منظور پیشرفت بعضی از اهداف اجتماعی که فراتر از اهداف مالی هستند، انجام می گردد .

 گروه دیگری ازمحققان ونویسندگان، مسئولیت اجتماعی شرکتها و نهادهای مالی را این گونه تعریف می کنند :مسئولیت اجتماعی شرکت بدین مفهوم است که شرکت ها نسبت به گروه های سازنده در جامعه غیر از سهامداران و فراتر از آن چیزی که از طریق قانون و قرارداد اتحادیه ها توصیف شده، وظیفه دارند.

در بیشتر پژوهش ها در زمینه مباحث اخلاقی، به منظور تعیین سطح مسئولیت اجتماعی شرکت ها، ابعاد مختلفی شامل کارکنان، مشتریان، محیط زیست، بهداشت و سلامت، آموزش، توسعه روستایی و نهادهای موجود در جامعه در نظر گرفته شده است .

دومین بعد مسئولیت اجتماعی شرکتهای تجاری، منابع انسانی است که بخش مهمی از اجتماع را تشکیل می دهند و هیچ شرکتی نمی تواند بدون همکاری قلبی و صمیمانه کارکنان خود موفق باشد.

سومین بعد مسئولیت اجتماعی شرکتها، مسئولیت پذیری محیطی است که به عنوان یک جنبه مهم مسئولیت اجتماعی شرط لازم برای بقاء و موفقیت بشر می باشد. مسائل محیطی با حقوق بشر، توسعه و مشارکت جامعه، و دیگر موضوع های محوری مسئولیت اجتماعی پیوستگی تنگاتنگی دارند. یک شرکت نمی تواند مسائل و مشکلات محیطی که در آن فعالیدت می کند را نادیده بگیرد.

 چهارمین بعد مسئولیت اجتماعی ، احساس مسئولیت در مورد نهادهای موجود در جامعه است. امروزه این موضوع کاملا پذیرفته شده که شرکت ها با جوامع و نهادهایی که با آن در تعامل هستند، در ارتباط می باشند و تداوم و بقای آنها به سلامتی، پایداری و

 موفقیت این نهادها، وابسته است. بنابراین یک شرکت برای رفاه و توسعه نهادهای پیرامون خود مسئول است. از مسئولیت های واحدهای تجاری  و نهادهای مالی نسبت به اجتماع پرداخت بخشی از سود خود در جهت تسهیلات آموزشی و فرهنگی، بهداشت و سلامت و ... می باشد.

محمد عمرانی / 31 اردیبهشت 1394

 

منابع :

 1- فصلنامه پژوهش های تجربی حسابداری. 1392; 3 (1) :1-20

www.ensani.ir/fa/content/320428/defaul2-

www.sid.ir/fa/VEWSSID3-